کارگردان فیلم کوتاه «گوا لی ژانگ» بر رابطه بینافرهنگی در فیلمش تاکید کرد و گفت در این اثر به هیچ عنوان قصد تقبیح فرهنگی نداشته است.
مهدی خدایی کارگردان فیلم کوتاه «گوا لی ژانگ» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره موضوع فیلمش بیان کرد: داستان فیلم در زنجان روایت میشود، جایی که کارخانههای فولادسازی چینی بنا شده است و میان مردم این شایعه وجود دارد که چینیان سگ میخورند. در فیلم چند کارگر خر یکی از روستاییان را میگیرند و میخورند و مرد روستایی برای انتقام به کارگران ملحق میشود. «گوا لی ژانگ» نیز نام یک رستوران زنجیرهای در چین است که در آن گوشت حیوانات مختلف سرو میشود. در زمان کرونا این سخن که چینیها همه چیز میخورند بسیار شنیده میشد و فیلم ما تلاش کرده است تا برخورد واقعی ایرانیان با این شایعه را روایت کند.
وی ادامه داد: این فیلم در زنجان ساخته شده است. ساخت فیلم در جایی خارج از تهران چالشهای خاص خودش را دارد اما اگر بودجه مناسبی وجود داشته باشد دشوار نیست. ما تمام تلاشمان را کردیم تا تولید فیلم کمهزینه باشد. از دوربین سونی آلفا سون استفاده کردیم که در عروسیها نیز از آن استفاده میشود. تجهیزات خاصی نداشتیم و برای کمهزینهتر بودن از لوکیشنهای متعدد بیرونی استفاده کردیم.
خدایی درباره علاقهاش به سینما توضیح داد: من در دانشگاه ادبیات نمایشی خواندم و همیشه پیگیر فیلم و نوشتن فیلمنامه بودم. به انجمن سینمای جوانان رفتم و با خودم گفتم که بسیاری خودشان فیلمنامه مینویسند و خودشان هم میسازند پس راغب شدم به اینکه خودم فیلمنامههایم را تبدیل به فیلم کنم. از امکانات انجمن استفاده کردم و به رغم سکونتم در خارج از تهران در دورههای کارگردانی شرکت کردم و فیلم ساختم.
وی افزود: در بهمن ۱۴۰۲ ایده فیلم به ذهنم رسید و فیلمنامه را نوشتم. اردیبهشت همراه با یک گروه سبک ۱۰ نفره پروژه را آغاز کردیم و طی ۳ روز متفاوت فیلمبرداری کردیم. تدوین پروژه حدود ۶ روز به طول انجامید و عملا از ایده تا اکران فیلم حدود ۶ ماه زمان برد.
کارگردان فیلم «گوا لی ژانگ» افزود: اولین هدفم این بود که قصهای سالم داشته باشم، با انسانی سالم که در جای درست داستانی قرار دارد. همینطور به سنخیت فیلم با جامعه توجهی ویژه داشتم. ایده فیلم از دل یک شایعه اجتماعی و این تصور برخی از افراد که چینیها چپاول میکنند متولد شد. من با پیرمردی سالخورده مواجه شدم که به رغم فقر و بیکاری به من گفت که من در یکی از کارخانههای چینیها کار میکردم اما آنجا را ترک کردم چراکه آنها گوشت حیوانات را میخوردند. در دوران کرونا این نگاهها تشدید شد. از دید ما اینها صرفا فرهنگ غذایی یک کشور است و من به خود حق ارزشگذاری روی یک فرهنگ را نمیدهم. همانطور که دهقان داستان «گاو» غلامحسین ساعدی تنها گاوش را میخواست کاراکتر فیلم ما نیز تنها دغدغه خرش را دارد و ما به هیچ عنوان قصد تقبیح فرهنگی نداشتیم.
خدایی در پایان در رابطه با بازخورد مخاطبان بعد از دیدن فیلم بیان کرد: اولین پرسشی که بینندگان بعد از تماشای فیلم میپرسیدند این بود که داستان این فیلم واقعی بود یا نه؟ و بعد دنبال ما به ازایی در نزدیکی خودشان میگشتند. همچنین «گوا لی ژانگ» به ارتباط انسان با حیوانات و عاطفهای که میان یک روستایی و خرش و یک شهروند و حیوان خانگیاش وجود دارد، توجهی ویژه میکند.