خودکشی، قاتل شماره یک دستیاران پزشکی در آمریکا
خودکشی، قاتل شماره یک دستیاران پزشکی در آمریکا

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که در سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ خودکشی شایع‌ترین علت مرگ دستیاران تخصص و فوق تخصص پزشکی در آمریکا بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، دوره‌های رزیدنتی و فلوشیپ از مراحل حساس و پر چالش در مسیر آموزش پزشکی به شمار می‌آیند. در این دوره‌ها، پزشکان جوان در محیط‌های پر استرس درمانی، همزمان با یادگیری‌ تخصصی و پذیرش مسئولیت‌های سنگین بالینی، با ساعت‌های کاری طولانی، فشار کاری بالا و انتظارات مداوم روبه‌رو هستند.

این شرایط می‌تواند سبب فرسودگی روانی، اضطراب و افسردگی دستیاران شود. در سال‌های اخیر، مطالعات مختلفی وجود مشکلات سلامت روان از جمله اضطراب و افسردگی را در میان دستیاران تخصص و فوق تخصص پزشکی را نشان داده‌اند؛ همچنین موضوع خودکشی در میان دستیاران نیز مورد توجه قرار گرفته‌ است.

مطالعه‌ای که توسط پژوهشگران شورای اعتباربخشی تحصیلات تکمیلی آموزش پزشکی آمریکا انجام شده و به تازگی در نشریه JAMA Network Open منتشر شده، به بررسی علل مرگ در بین دستیاران پزشکی در آمریکا پرداخته است.

شایع‌ترین علت مرگ در میان دستیاران پزشکی

این پژوهش که داده‌های علت‌های مرگ و میر دستیاران تخصصی و فوق تخصصی در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ را بررسی کرده است، نشان می‌دهد که در دوره زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ خودکشی به شایع‌ترین علت مرگ و میر در میان دستیاران پزشکی تبدیل شده است. این در حالی است که در دوره قبلی مطالعه (سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴) بیماری‌های نئوپلاستیک (سرطان) عامل اصلی مرگ و میر در این گروه بود. با وجود تلاش‌های انجام شده برای بهبود رفاه دستیاران پزشکی در سال‌های اخیر، در دوره دوم مطالعه نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی و سایر علل (به جز سرطان) تغییر معنی‌داری نسبت به دوره اول نداشته است.

نرخ مرگ و میر ناشی از سرطان در دوره دوم نسبت به دوره اول به طور معنی‌دار کاهش یافته است؛ با این حال نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی و سایر علل اصلی در دوره دوم نسبت به دوره اول تغییر آماری معنی‌دار نداشته است

در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱، داده‌های ۳۷۰ هزار و ۷۷۸ دستیار تخصص و فوق‌تخصص پزشکی مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده که در این بازه در مجموع ۱۶۱ دستیار (رزیدنت و فلوشیپ) در حین دوره آموزشی خود فوت کرده‌اند که از این تعداد ۵۰ نفر زن و ۱۱۱ نفر مرد بوده‌اند. میانگین سنی (میانه) فوت‌شدگان در این دوره ۳۱ سال بوده است.

بر اساس این مطالعه؛ شایع‌ترین علت‌های مرگ و میر دستیاران در این بازه زمانی به ترتیب خودکشی (۴۷ مورد؛ حدود ۳۰ درصد از کل مرگ‌ها)؛ سرطان (۲۸ مورد؛ حدود ۱۷.۴ درصد)؛ حوادث مانند تصادفات رانندگی (۲۲ مورد؛ حدود ۱۳.۷ درصد)؛ سایر بیماری‌های پزشکی و جراحی (۲۲ مورد؛ ۱۳.۷ درصد) و مسمومیت اتفاقی یا اور دوز تصادفی (۲۱ مورد؛ حدود ۱۳ درصد) بوده است. در بازه زمانی اول (۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴) بیماری‌ سرطان با ۸۰ مورد فوت شایع‌ترین علت مرگ و میر و خودکشی با ۶۶ مورد فوت؛ دومین علت مرگ و میر در کل دستیاران و عامل اصلی مرگ در میان دستیاران مرد بود.

نکته مهمی که پژوهشگران این مطالعه بر آن تاکید دارند این است که نرخ مرگ و میر ناشی از سرطان در دوره دوم نسبت به دوره اول به طور معنی‌دار کاهش یافته است. با این حال نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی و سایر علل اصلی (حوادث، مسمومیت اتفاقی و سایر بیماری‌ها) در دوره دوم نسبت به دوره اول تغییر آماری معنی‌دار نداشته است. این می‌تواند نشان دهنده آن باشد که پیشرفت‌ها در درمان سرطان یا دسترسی به مراقبت‌های درمانی ممکن است به کاهش مرگ و میر ناشی سرطان کمک کرده باشد.

سه ماهه اول سال اول دستیاری و سه ماهه آخر سال دوم؛ مقاطع زمانی حساس

الگوی زمان خودکشی دستیاران در دوره رزیدنتی یکی از یافته‌های نگران‌کننده در این مطالعه است. در هر دو دوره مطالعه؛ یعنی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ تعداد قابل توجهی از خودکشی‌ها در سه‌ماهه اول سال اول دوره دستیاری رخ داده است. در این دوره ۲۲ ساله؛ ۱۹ دستیار در سه ماهه اول سال اول خودکشی کرده‌اند که تقریباً نیمی از کل خودکشی‌های گزارش‌شده در این مقطع زمانی است. علاوه بر این در دوره دوم (۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱) افزایش خطر خودکشی در سه ماهه آخر سال دوم دوره دستیاری نیز گزارش شده است. در این دوره ۹ مورد از ۴۳ خودکشی در سه ماهه اول سال اول و ۶ مورد در سه ماهه آخر سال دوم رخ داده است.

پژوهشگران این مطالعه در مورد این الگوی زمانی عنوان می‌کنند که مرگ و میر ناشی از خودکشی در دوره‌های گذار بزرگ آموزشی اتفاق می‌افتد. سه ماهه سال اول زمان گذار از دانشکده پزشکی به محیط تحصیلات تکمیلی است که می‌تواند برای فرد چالش‌های بزرگ شخصی و حرفه‌ای به همراه داشته باشد. همچنین تا پایان سال دوم رزیدنتی نیز افراد پیش‌بینی می‌کنند که مسئولیت‌های بالینی و آموزش بیشتری داشته باشند. این یافته‌ها بر لزوم حمایت قوی نهادی از دستیاران در این مقاطع حساس تاکید دارند.

دستیاران رشته پاتولوژی بیشترین مرگ ناشی از خودکشی را دارند

در این مطالعه موضوع علل مرگ بر اساس تخصص پزشکی دستیاران نیز بررسی شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که تخصص بیهوشی بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از مسمومیت اتفاقی را داشته است. تخصص پاتولوژی بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی را داشته و آن‌ها حدود ۵ برابر بیشتر از دستیاران داخلی (جمعیت مرجع) در معرض خطر مرگ ناشی از خودکشی بوده‌اند که از نظر آماری معنی‌دار است. تخصص روانپزشکی بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری‌های نئوپلاستیک (سرطان) را داشته است.

خودکشی دستیاران کم‌تر از جمعیت عمومی است

یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که بر خلاف تصور رایج، نرخ کلی مرگ در میان دستیاران پزشکی در طول دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱، از جمله نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی، به طور قابل توجهی کمتر از این میزان در هم‌سالان و هم‌جنسان آن‌ها در جمعیت عمومی ایالات متحده بوده است. به عنوان مثال، برای دستیاران و همسالان ۳۰ تا ۳۴ ساله در جمعیت عمومی، نرخ کلی مرگ و میر دستیاران ۰.۱۲ برابر کمتر از جمعیت عمومی بود. برای خودکشی در همین گروه سنی، نرخ دستیاران ۰.۲۷ برابر کمتر از جمعیت عمومی بود. نرخ مرگ و میر ناشی از مسمومیت اتفاقی در دستیاران نیز به طور قابل توجهی پایین‌تر از جمعیت عمومی بوده است. با این حال، محققان تاکید می‌کنند که این یافته نباید باعث کم‌اهمیت جلوه دادن مشکل خودکشی و سایر علل مرگ در دستیاران شود.

به گفته این پژوهشگران؛ نرخ پایین‌تر نسبت به جمعیت عمومی می‌تواند به دلیل عواملی مانند وضعیت سلامت بهتر در ابتدای ورود به آموزش پزشکی، آگاهی از سلامت، و دسترسی بالقوه بهتر به مراقبت‌های بهداشتی باشد.

ضرورت توجه جدی به فرسودگی شغلی، افسردگی و احساس شرم در دستیاران

نتیجه‌گیری این مطالعه حاکی از آن است که با وجود تلاش‌های صورت گرفته در سال‌های اخیر، خودکشی همچنان یک چالش جدی و اکنون شایع‌ترین علت مرگ و میر در میان دستیاران پزشکی آمریکایی است. خودکشی در دوره‌های حساس گذار آموزشی، به ویژه در ابتدای سال اول و پایان سال دوم رزیدنتی، زنگ خطر و نیازمند توجه فوری است. پژوهشگران بر لزوم تحقیقات عمیق‌تر برای درک عوامل ریشه‌ای خودکشی دستیاران و طراحی مداخلات مؤثرتر تاکید می‌کنند. این مداخلات باید فراتر از راهکارهای کلی بوده و به طور فعال به اضطراب شدید دستیاران قبل از تبدیل شدن آن به خودکشی به‌ویژه در طول دوره‌های گذار، رسیدگی کنند.

تمرکز بر سلامت روان، فرسودگی شغلی، افسردگی و احساس شرم که ممکن است دستیاران تجربه کنند، حیاتی است. علاوه بر تحقیقات کمی، نیاز به مطالعات کیفی برای درک تجربیات دستیاران و شناسایی عوامل تسهیل‌کننده و بازدارنده در پیگیری سلامت و رفاه وجود دارد.

این مطالعه با تمام محدودیت‌های خود، از جمله عدم امکان پیگیری دستیارانی که آموزش را ترک کرده‌اند، تاکید می‌کند که جامعه آموزش پزشکی باید به طور مستمر و با جدیت به مسئله رفاه دستیاران بپردازد و راهکارهای مؤثرتری برای حمایت از آن‌ها در طول این سال‌های دشوار و پرفشار ارائه دهد.