سخت‌ترین دوره امامت،دوره امام سجاد(ع) است؛ آغازگر«دوره سوم امامت شیعه»
سخت‌ترین دوره امامت،دوره امام سجاد(ع) است؛ آغازگر«دوره سوم امامت شیعه»

طاووسی مسرور گفت: مرحوم علامه عاملی تصریح می‌کند امام سجاد علیه‌السلام شیعه را از صفر بنا کرد و مجدداً بازسازی نمود؛ به تعبیر ایشان، ساختمانی کاملاً تخریب‌شده را از نو احیا کرد.

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه- عصمت علی آبادی: در آستانه سالروز شهادت حضرت امام سجاد (ع)، اهمیت مرور جایگاه و نقش ایشان در تاریخ اسلام دوچندان می‌شود. امام سجاد (ع) در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخی پس از واقعه عاشورا، مسئولیت هدایت شیعه را در شرایط بسیار سخت، با فشارها و محدودیت‌های شدید سیاسی و اجتماعی برعهده داشتند.دوره امامت آن حضرت، به دلیل گستردگی فضای رعب، تفرقه و تبلیغات ضد اهل‌بیت (ع)، از دشوارترین مراحل تاریخی تشیع محسوب می‌شود. امام سجاد (ع) با بهره‌گیری از ابزارهایی همچون دعا، مناجات و تربیت شاگردان مخلص، در مسیر تبیین و انتقال معارف الهی و دفاع از هویت شیعی، اقدامات ماندگاری از خود به‌جای گذاشتند.

به همین مناسبت با سعید طاووسی مسرور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با هدف بررسی ابعاد مختلف حیات و فعالیت‌های راهبردی امام سجاد (ع)، به مناسبت سالروز شهادت ایشان به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

سخت‌ترین دوره امامت،دوره امام سجاد(ع) است؛ آغازگر«دوره سوم امامت شیعه»

سعید طاووسی مسرور در گفتگو با مهر، درباره انتقال معارف عاشورا به نسل بعدی امامت و نقش امام سجاد علیه‌السلام در این عرصه اظهار داشت: در بیانات رهبر انقلاب، در این زمینه نکات مهمی مطرح شده است و ایشان فرمودند «سخت‌ترین دوره امامت شیعه، دوره امام سجاد علیه‌السلام است». این بیان، کاملاً دقیق است، همچنان که سایر پژوهشگران که به این عرصه وارد شده‌اند و تحقیق نموده‌اند یا سخن گفته‌اند، همین را مورد تأکید قرار می‌دهند.

وی افزود: مثلاً مرحوم علامه جعفر مرتضی عاملی تصریح می‌کند امام سجاد علیه‌السلام شیعه را از صفر بنا کرد و مجدداً بازسازی نمود؛ به تعبیر ایشان، ساختمانی کاملاً تخریب‌شده را از نو احیا کرد. همین‌طور استاد جعفریان در کتاب «حیات فکری سیاسی امامان شیعه» توضیحات مشابهی دارند.

طاووسی مسرور در زمینه بحث خوف و رعب که یکی از وجوه دشواری کار امام سجاد علیه‌السلام بود گفت: دقیقاً شرایط خوف و رعب شدیدی بر جامعه اسلامی در دوره یزید حاکم شده بود. همان روایتی که امام علیه‌السلام می‌فرمایند: «در حجاز ۲۰ نفر نیست که ما را دوست داشته باشد.» علتش همین رعب است؛ مردم مشکل شخصی و خانوادگی یا قبیله‌ای با اهل‌بیت نداشتند که بخواهند از امام فاصله بگیرند اما چون می‌دانستند که دوستی با اهل‌بیت هزینه‌بردار بود از حضرت فاصله گرفتند. برای مثال همه می‌گفتند کسی که با اینان همراه شود، عاقبتش همان عاقبت شهدای کربلا، بریدن دست‌ها و سرها و… خواهد بود. مردم از این فضا وحشت داشتند و تمایلی نداشتند که به عنوان دوستداران اهل‌بیت شناخته شوند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در طول تاریخ، مصادیقی بر این وضعیت می‌توان یافت؛ فرض کنید در دوره امام کاظم علیه‌السلام، حسین بن علی حسنی مشهور به صاحب فخ زمانی که قیام خود را در مدینه علنی کرد، اهل مدینه وی را لعن کردند و او ناچار شد مدینه را ترک کند. درحالی‌که وقتی امام حسین علیه‌السلام مدینه و مکه را ترک کرد، صدایی از مخالفت برنخاست، اما اینجا، برعکس، صدای مخالفت شنیده می‌شود. اهل مدینه وی را لعن می‌کنند، چرا که می‌گویند وقتی محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن (نفس زکیه) قیام کرد، منصور دمار از روزگار مدینه در آورد؛ حال تو می‌خواهی مجدد ما را به آن دوره بازگردانی؟ او ناچار به مکه رفت و آنجا نیز سرانجام غریبانه کشته شد. این جو رعب و ترس موجب می‌شد مردم از اهل‌بیت فاصله بگیرند.

وی افزود: عده‌ای نیز از خود اهل‌بیت می‌ترسیدند. البته کسانی که اهل فساد و فحشاء بودند، طبیعتاً از اهل‌بیت فاصله می‌گرفتند، بلکه برخی از مردم که به این فضاها خو گرفته بودند، در ذهنشان این بود که اهل‌بیت از ما چه طلب می‌کنند؟ از ما می‌خواهند که به جای فلان مجلس، به مجلس وعظ برویم؟ به جای آنکه به قرآن گوش دهیم، به فلان مجلس برویم؟ و باید فاصله‌ای با این‌ها داشته باشیم! یا می‌گفتند این‌ها در اجرای شریعت سخت‌گیری می‌کنند.

طاووسی مسرور اضافه کرد: بنابراین این ذهنیت در بین مردم وجود داشت و ائمه ما نیز از آن آگاه بودند. امام صادق علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند: «شما فکر می‌کنید دولت ما چه تفاوتی با دولت بنی‌امیه دارد؟» مردم گمان می‌کردند بنی‌امیه با وجود ظلم و ستم، از نظر دینی کاری به کارشان ندارد و هر کاری که بخواهند انجام می‌دهند و کسی متعرضشان نمی‌شود. اما اگر اهل‌بیت حاکم شوند، گمان می‌کردند دمار از روزگارشان درخواهد آمد؛ باید صبح تا شب به انجام شرعیات مشغول شوند و احتمالاً مسابقه شکیات نماز برگزار کنند! امام صادق علیه‌السلام این ذهنیت را رد کرده و می‌فرمایند: اگر روزی ما روی کار بیاییم، دولت ما، دولت ظلم و عدوان و جور و… نخواهد بود؛ دولت ما، دولت رفق و مدارا و تقیه است.

وی افزود: بر این اساس به دلایل مختلفی مردم از اهل‌بیت فاصله می‌گرفتند. تعداد اصحاب اولیه امام علیه‌السلام که سه نفر یا شش نفر بودند و برخی از آنان انحراف اعتقادی داشتند و امام آنان را هدایت کرد و برخی از آنان حتی هنوز در تشیعشان تردید هست، در مقابل تعداد بالای ۱۷۰ نفر صحابی که شیخ طوسی ذکر می‌کند (و البته همه آن‌ها شیعه نبودند، اما در حلقه شاگردان حضرت درآمدند و روایات را منتشر می‌کردند)، نشان‌دهنده زحمات فراوان امام است.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در تحلیل‌های رهبر معظم انقلاب در مورد امام سجاد علیه‌السلام، چند محور اصلی وجود دارد عنوان کرد: محور نخست ترسیم فضا و شرایط است ایشان فضای رعب و وحشت و همچنین فضای فساد و غلبه فرهنگ‌های ضد اسلامی را ترسیم می‌کنند. دومین محور مربوط به خودِ امام سجاد علیه‌السلام و اقدامات ایشان می‌شود که حضرت برای انتقال معارف عاشورا و اصل امامت شیعه تلاش کردند.

وی افزود: نکته جالبی که رهبری مطرح می‌کنند، تفکیک دوره اسارت امام از دوره پس از آن است. امام در دوره اسارت، با قاطعیت و جسارت سخن می‌گفتند، جواب می‌دادند، با حاکمان جدل می‌کردند و آن‌ها را زیر سوال می‌بردند؛ مثلاً در مناظره با ابن زیاد، حضرت در پاسخ به تهدید به قتل، فرمودند: «مرگ برای ما موضوعیتی ندارد.» یا در خطبه شام، با تبدیل تهدید به فرصت، حقانیت خاندان رسالت را برای مردم شام روشن ساختند. این رفتار، ناشی از استظهار به خون جاری سیدالشهدا و رسالت ایشان برای رساندن پیام عاشورا بود.

طاووسی مسرور سومین محور را دوره پس از اسارت بیان کرد و گفت: پس از پایان دوره اسارت، امام سجاد علیه‌السلام رویکردی متفاوت اتخاذ کردند. ایشان با شرکت نکردن در قیام‌ها و در صورت تندی نمایندگان حاکمان، از ایجاد درگیری‌های آشکار پرهیز می‌کردند تا بتوانند برنامه درازمدت خود را پیاده کنند. بیدار کردن جامعه‌ای که به خواب رفته، فرایندی طولانی و تدریجی است.

وی بیان داشت: در مورد انتقال معارف، معمولاً گفته می‌شود امام سجاد علیه‌السلام معارف را از طریق دعا منتقل می‌کردند، درحالی‌که این تنها یکی از ابعاد بود. ایشان با مردم سخن می‌گفتند و مسئله امامت را مطرح می‌کردند. نکته مهم این است که در آن زمان، این باور وجود نداشت که پیامبر (ص) امام بوده‌اند؛ حتی خلفای اموی خود را برتر از پیامبر می‌دانستند. امام سجاد علیه‌السلام با بیان اینکه «رسول الله امام بود» و «در قبر از امام شما نیز سوال می‌کنند»، این تفکر را اصلاح می‌کردند. انتقال معارف از طریق دیدار چهره به چهره (مانند ورود به شام)، دعا (که در آن اصول عقاید مطرح شده است) و سخنرانی، از روش‌های امام سجاد علیه‌السلام بود.

این پژوهشگر تاریخ اسلام در پایان تاکید کرد: رهبری، امام سجاد علیه‌السلام را آغازگر «دوره سوم امامت شیعه» می‌دانند؛ دوره‌ای که پس از امام علی (ع) و امام حسن (ع)، فصل نوینی را گشود و پایه‌های نهضت علمی امام باقر و امام صادق (ع) را بنا نهاد. این سه امام باید در کنار هم و در یک سیر مورد بررسی قرار گیرند.