روایت‌سازی مردمی به ابزاری مؤثر برای مقاومت روانی بدل شده است
روایت‌سازی مردمی به ابزاری مؤثر برای مقاومت روانی بدل شده است

تهدید نظامی خارجی در بسیاری از جوامع، اغلب به افزایش اضطراب عمومی، تقویت رفتارهای محافظه‌کارانه می‌انجامد؛ اما ایرانیان در مواجهه با حمله نظامی رژیم صهیونیستی رفتاری معکوس نشان دادند.

به گزارش خبرگزاری مهر، حبیب‌الله اسداللهی، مدیر مرکز مطالعات فرهنگی تیام در یادداشتی با عنوان «از هشدار حمله تا آرامش خیابان» نوشت:

تهدید نظامی خارجی در بسیاری از جوامع، اغلب به افزایش اضطراب عمومی، تقویت رفتارهای محافظه‌کارانه و کاهش مشارکت در فضاهای عمومی می‌انجامد؛ اما ایرانیان در مواجهه با حمله نظامی رژیم صهیونیستی، رفتاری معکوس از خود نشان داده‌اند؛ نه‌تنها وحشتی عمومی در جامعه شکل نگرفت، بلکه مردم با حضوری پرشور، داوطلبانه و آگاهانه در آئین باشکوه و سراسری عید غدیر، بار دیگر خیابان‌ها را به عرصه‌ای از شور، نشاط، مشارکت و اعتماد جمعی بدل کردند.

این واکنش جمعی، حاوی دلالت‌های عمیق جامعه‌شناختی است و از وجود احساسی پایدار از امنیت و اعتماد اجتماعی در لایه‌های زیرین روان جمعی ایرانیان حکایت دارد. یکی از ریشه‌های اصلی این احساس امنیت، به ساختار اعتقادی و معنایی جامعه ایرانی بازمی‌گردد. میان آموزه‌های اسلامی و به‌ویژه در سنت تشیع، مفاهیمی چون «صبر، جهاد، توکل، امید و انتظار» فقط عناصر اخلاقی نیستند؛ بلکه مؤلفه‌هایی بنیادین در شکل‌دهی به ذهنیت امنیتی مؤمنانه‌اند؛ ذهنیتی که تهدید را حادثه‌ای بیرونی نمی‌بیند و آن را در بستری از معنا، تکلیف و ایمان بازخوانی می‌کند.

در مقابل، گفتمان آخرالزمانی صهیونیستی که اغلب بر تهدید، ترس و فروپاشی اخلاقی استوار است، چنین دستگاه معنایی مقاوم و امید محوری را ندارد. امنیت در گفتمان ایرانی اسلامی، صرفاً مقوله‌ای فیزیکی یا نظامی نیست؛ بلکه امری است عمیقاً درهم‌تنیده با باورهای دینی، عقلانیت ایمانی و سرمایه فرهنگی جامعه؛ از همین‌رو، مواجهه با تهدید در ایران به انفعال نمی‌انجامد و «همبستگی و هویت جمعی» را بازتولید می‌کند.

یکی از ویژگی‌های درخور تأمل در جامعه ایران، این است که مردم بین حوزه‌های مختلف حکمرانی فرق می‌گذارند. در حالی‌که انتقادها به ناکارآمدی‌های اجرایی و بی‌عدالتی‌های اقتصادی پررنگ است، اعتماد به ساختارهای امنیتی و دفاعی کشور همچنان در سطحی بالا باقی مانده است. این پشت‌گرمی، از دل تجربه‌هایی تاریخی و ملموس برمی‌خیزد: از مقاومت در جنگ تحمیلی تا مبارزه با گروه‌های تروریستی و مدیریت تهدیدهای منطقه‌ای. چنین اعتمادی، زاییده تبلیغات هم نیست؛ زیرا جوانه‌های آن از تنه و شاخه‌های حافظه تاریخی مردم و کارنامه نهادهای امنیتی بیرون می‌زند.

شگفت آنکه میدان مجازی نیز در کنار میدان عینی اجتماع، واکنشی فعال و هوشمندانه داشته است. روایت‌سازی مردمی در عصر «جنگ روایت‌ها» به ابزاری مؤثر برای مقاومت روانی بدل شده است. کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی، با بازنشر گسترده تصاویر حضور پرشور مردم در جشن غدیر، به‌کارگیری زبان طنز در پاسخ به تهدیدهای دشمن و تحلیل‌های مردمی از ناکارآمدی ساختاری رژیم صهیونیستی، نقش مهمی در «بی‌اثر کردن گفتمان وحشت» ایفا کردند. این واکنش جمعی، نه از سر هیجان، که برآمده از بلوغ فرهنگی و آگاهی سیاسی بخشی از جامعه است. آنان ایجاد و حفظ امنیت روانی را نه‌تنها وظیفه دولت، بلکه بر عهده خود نیز می‌دانند.

نمی‌شود تاب‌آوری روانی و اجتماعی مردم ایران در مواجهه با تهدیدها را صرفاً امری مقطعی یا تصادفی دانست. این واقعیت، سود و ثمر دهه‌ها تجربه فشار، تحریم، جنگ و بی‌ثباتی در منطقه است. جامعه ایرانی در دل این تجربه‌ها به نوعی عقلانیت امنیتی و فرهنگ مقاومت دست یافته که در آن، امنیت نه‌تنها بر ستون‌های نظامی، بلکه بر پایه‌های فرهنگی، ایمانی، تاریخی و جمعی استوار شده است.

احساس امنیت در چنین جامعه‌ای، نه حاصل مهندسی رسانه‌ای و نه نتیجه غفلت جمعی است؛ بلکه فرآورده‌ای پیچیده از ایمان، تجربه، اعتماد نهادی و کنش‌گری فرهنگی است که در لحظات بحرانی، خود را در میدان عمل نشان می‌دهد. چنین الگویی، می‌تواند به سیاست‌گذاران فرهنگی الهام ببخشد. الگویی که به‌روشنی نشان می‌دهد امنیت، از جان فرهنگ، از عمق ایمان و از پیوند مردم با معنا عبور می‌کند و به دست می‌آید.