محمدطاها محمودی، روزنامهنگار نوشت: پس از مقاومت و انسجام اجتماعی بینظیر در جامعه ایرانی که بسیاری از تحلیلها را مضمحل ساخت، حال وقت آن است که این اتحاد و همبستگی ملی را حفظ و تقویت کرد و از هر گونه چند دستگی سیاسی که مخل وحدت ملی است پیشگیری نمود.
پس از حمله و جنایات سبعانه رژیم صهیونیستی به کشورمان، دشمن گمان میکرد اتفاقاتی متفاوت با آنچه که در جنگ ۱۲ روزه و پس از آن اتفاق افتاد، رخ خواهد داد. رژیم صهیونیستی که شاید پاسخ نظامی فوری ایران را پیشبینی نمیکرد، در واکنش اجتماعی جامعه ایرانی به جنگ هم دچار اشتباه محاسباتی شد.
این برآورد غلط که ناشی از ارزیابی نادرست اپوزوسیون خارجنشین و عدم تحلیل عمیق از ریشههای هویتی و تاریخی جامعه ایرانی داشت، رژیم صهیونیستی و همراهانش را در نیل به اهداف استراتژیک خود ناکام گذاشت.
در شرایط فعلی که امنیت به عنوان نیاز مشترک تمام طبقات اجتماعی برشمرده میشود و پس از مقاومت و انسجام اجتماعی بینظیر در جامعه ایرانی که بسیاری از تحلیلها را مضمحل ساخت، حال وقت آن است که این اتحاد و همبستگی ملی را حفظ و تقویت کرد و از هر گونه چند دستگی سیاسی که مخل وحدت ملی است پیشگیری نمود.
ساختار تصمیمگیر در چنین شرایطی که با تقویت اعتماد اجتماعی، بیش از پیش، پیشزمینههای بهروزرسانی و تصحیح حکمرانی در زمینههای اجتماعی و اقتصادی فراهم شده است میتواند با سرعت و دقت نظر بیشتر در نیل به حفظ و توسعه همبستگی اجتماعی گام بردارد.
این فرصت از آن جهت حائز اهمیت فراوان است که عموماً در زمان تجاوز خارجی به کشور همبستگی اجتماعی به اوج میرسد و جامعه ایرانی در جنگ ۱۲ روزه مهر محکمی بر این نظریه زد. میتوان امروز، یعنی دوره پساجنگ را وقت اصلاح رویکردهای ناهمگون با خواست حوزه عمومی، دگرگونی ساختارهای سنتی، شنیدن بیش از پیشِ مطالبات گروههای سیاسی و اجتماعی، تقویت و چابکی ساختارهای بروکرات، جایگزینی کارکردگرایی و شایستهسالاری به جای بی عملی و رخوت در تصمیمگیری و به صورت کلی در پیش گرفتن رویهای نوین در جهت ترمیم شکافهای اجتماعی و سیاستگذاریهای اجتماعی مناسب از سوی نظام حکمرانی دانست. عصری که میتواند ضمن قدرشناسی متقابل دولت و ملت، سرآغازی بر مرور روندها، تداوم رویههای مثبت و اصلاح شیوههای منسوخ باشد.
محمدطاها محمودی
روزنامهنگار